سلام
من همچنان بی اینترنتم!
سه شنبه سوم آذر ماه رفتم یکی از دندون های عقلم رو کشیدم. اتفاق دردناکی بود! البته شبش خیلی اذیت شدم. حالا هفته ی آینده هم قراره برم یکی یا دوتای دیگه ش رو جراحی کنم. خدایا! خیلی تابلویی!
بگذریم..
امروز هم رفتم بیمه برای تایید جراحی و بعدشم رفتم کلینیک نوبتم رو که مامان تلفنی گرفته بود تثبیت کردم. دیشب حدودای ساعت ۱۰.۵ - ۱۱ اینا هم خانومی و سهیل و جوجه هاشون اومدن و کلی ذوقیدیم. بچه ها بزرگ شدن و حسابی راه می رن. شنبه هم پدیده رو دیدم. باهم رفتیم جنگل و برای من دوتا کتاب انتخاب کرد و خریدم و خودشم یه عالمه کتاب خرید برای خودش و زهره. بعدشم رفتیم مجتمع پارک یه گشتی زدیم و بعد هم از هم جدا شدیم. چندتایی هم عکس گرفتیم.
برگه های پاسخنامه ی بچه ها رو تصحیح کردم و بعد از رفتن از کافی نت میرم آموزشگاه تا تحویل بدم.
شنبه شب هم عروسی نوید دعوتیم.
فعلن همینا دیگه...
زت زیات!