´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

۱۸ تیر - خرید و خواستگاری اتوبوسی!

بله! 

امروز ۱۸ تیر بود!
خب که چی؟؟؟! 

هیچی همینجوری! 

 

سلام 

امروز صبح در حالی که در خواب عمیق و بسیار نازی بودم مامان اومد رو مخ! بیدارم کرد و گفت پاشو اگه می خوای بریم خرید داداشی تا یه جایی برسوندمون. منم گفتم یکساعت دیگه بریم! مامان هم گفت نههههههههههه!! یکساعت دیگه گرمه و من نمیام! منم خوابالو و عصبانی پاشدم و یه آبی به سر و صورت زدم و آماده شدم که بریم. تصمیم به خرید مانتو و شلوار لی داشتم جهت سفر به مشهد مقدس. تا یه قسمت از مسیر رو با داداشی اومدیم و بعد اتوبوس رسید و ما سوار شدیم. رو به روی صندلی که ما نشستیم یه خانوم مسن به همراه نوه ش نشسته بود و هی به من نگاه می کرد. منم عینک آفتابی داشتم. بعد یهو به مامان گفت:«این کفشای شما راحته؟» مامان هم گفت آره و پرسید از کجا خریدین  و مامان گفت دخترم از تهران برام گرفته و خلاصه سر صحبت باز شد و فهمیدیم خانوم منو پسندیده واسه نمیدونم کی! منم در حالی که در درونم :دی شده بودم مثلا خودمو سرگرم گوشیم کردم و عینکم رو هم برداشتم تا حسابی برام غش کنه! بعد هم که خیلی عاشقم شد در گوش مامان گفتم:« بگو دخترم شوهر نمی کنه زیاد روش حساب نکنین» که خانومه هی گفت وای و چرا و حیفه و اینا. بعدم پرسید دیگه دختر ندارین؟:دی مامان هم گفت چرا یه خواهر بزرگتر داره و اون خانومه هم گفت شکل همین خواهرشه؟!:دی مامان گفت آره تقریبا! خانومه هم گیر داده بود که آره من دنبال یه همچین چهره های با نمکی هستم و وای چقدر این دخترتون نازه و وای چرا نمی خواد ازداج کنه و از اینجور مسائل! خلاصه خانومه در حالیکه دست منو گرفته بود (می ترسید یکی دیگه بیاد ببرتم) با مامان مشغول صحبت شد و تا مقصد حرف زدن. بعد هم به زور می خواست شماره بگیره! نمیدونم موفق شد یا نه چون مامان معمولا به این سادگی ها اعتماد نمیکنه مگه اینکه طرف به دلش بشینه. خلاصه پیاده شدیم و با مامان راجع بهش حرف میزدیم و می خندیدیم. 

من: مامانی حال می کنی با خودم میارمت بیرون واسه خواهری خواستگار جمع می کنم؟ 

مامان: ای بی ادب! 

من: خب راس می گم دیگه! اما مامان خواهشا با این خاله زنک ها برا من شوهر پیدا نکنی ها!
مامان: درست صحبت کن! خاله زنک یعنی چی؟ اشکالش چیه که از یکی خوشش میاد بهش بگه؟
من: اشکالش اینه که من خودم یه نفرو دوست دارم!::::::دی دی دی دی دی  

مامان: ای بچه پر رو! 

من: اهه! خب من مثلا الان با مامانم راحتم  و دارم حرف دلمو بهش می گم!
مامان: بگو اما نه وسط خیابون! تازه یه دستی بر رو بگیر ( = خجالت بکش) و یه کمی هم حیا بکنی بد نیست! 

بعدش هر دوتامون از خنده غش کردیم!:)))))
نشاطی رفت خلاصه!

  رفتیم چهارباغ و انقلاب و این مسائل! یه شلوار جین بسیااااااااااااااااار زیبا با قیمتی باور نکردنی (۱۵۰۰۰ت- مارکJess ) خریدم. انقده دوستش داشتم!بعد به افتخار شلوار جین خوشگلم برای خودم و مامان یه لیوان ذرت مکزیکی گرفتم و خوردیم. آخه خیلی گرسنه بودم چون نه دیشب شام خوردم و نه صبح صبحانه! بعدشم یه لباس آستین بلند خیلی خیلی خوشگل هم مامان برام خرید. یه لباس هم برای خودش گرفت که قشنگ بود. بعد دنبال مانتوی خوب گشتیم که تقریبا محال بود یه مانتوی درست و حسابی پیدا کنم. همه ی جنس ها بنجل و زشت و بی خاصیت! انقده عصبانی بودم! نمیدونم چرا انقدر مانتوها زشت بودن و اغلب کوتاه و شبیه لباس شب! یه مانتوی ساده و شیک نتونستم پیدا کنم. دیگه بی خیال شدم و رفتم از تریای ۳۳پل آب هویج گرفتم و با مامان خوردیم و راه افتادیم سمت خونه. یه قسمتی از مسیر رو رفتیم که داداشی زنگ زد و گفت کجایین بیام دنبالتون؟ منم گفتم و یک ربع بعد توی ماشین بودیم و نزدیک خونه. تا رسیدیم من شلوار و لباسم رو پوشیدم و بابا و داداشی خیلی پسندیدن. خودمم خیلی دوستشون داشتم (کم پیش میاد من برای خریدم ذوق کنم یا اصلا حال و حوصله ی خرید٬ مخصوصا خرید لباس رو داشته باشم). بعدشم یه کمی دراز کشیدم چون به علت راه رفتن در این هوای گرم و زیر آفتاب میگرنم داشت قلقلکم می داد و ترسیدم که عود کنه. مامان هم مشغول تهیه ی ناهار شد. ساعت یم و نیم رسیدیم خونه و ساعت دو و نیم ناهار که باقالا پلو با ماهی قزل بود آماده شد و دور هم خوردیم. من هم ظرفها رو شستم و اومدم دراز کشیدم. اما هرکاری کردم نشد بخوابم با اینکه خیلی خسته بودم و سر درد لعنتیم درست و حسابی عود کرد. یه لیوان نسکافه درست کردم و خوردم. الانم که اومدم آنلاین. 

فعلا همینا 

تا شب کار خاصی انجام ندادم و بیشتر همینجا سرگرم بودم. 

بعدشم که رفتم سراغ سریال و میوه خوردن!
حدود ساعت ۱.۵ هم خوابیدم.

نظرات 5 + ارسال نظر
گوسفند پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 07:07 ب.ظ http://beee.blogsky.com/

بع بع بع
اگر می شود ماهی خانوم منو با نام
حرف های یک گوسفند متفکر لینک کن من هم شما را لینک می کنم

نوین بنر پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ب.ظ

با سلام دوست عزیز وبلاگ بسیار عالی دارید

اگر میخواهید کاملا رایگان با صدها سایت و وبلاگ تبادل بنر و لینک کنید به صورت یکجا و یک شبه افزایش بازدید چشمگیر داشت باشید به نوین بنر بپیوندید

BN پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ب.ظ

با عرض درود فراوان به شما دوست عزیز
امروزه درجهان یکی از بهترین و ساده ترین و پر درآمد ترین کارها، کسب و کار اینترنتی است که روش های متفاوتی دارد
ما میخواهیم خلاصه داستان کارمندی که از این راه میلیاردر شد را برایتان بازگو کنم
در امریکا کارمندی روزانه وقت کمی را صرف آپدیت کردن وبسایت خود میکرد و تبلیغات گوگل را در سایت خود قرار داده بود و درآمد کمی از این طریق به دست می آورد روزی با خود فکر کرد که اگر وقت بیشتری را صرف وبسایتش کند میتواند پول خیلی بیشتری به دست بیاورد او از کارش در اداره استعفا داد و روزانه 6 الی 7 ساعت کار میکرد و بقیه وقتش را به خوش گذرانی می پرداخت و پول کلانی را از این راه به دست آورده بود
........................................
حتما با خود میگویید او درخارج کشور بوده و در ایران چنین چیزی امکان ندارد!!! اما نه اینطور نیست ما به شما دو سیستمی را معرفی خواهیم کرد که ایرانی های داخل کشور از آن درآمد کلانی به دست آورده اند و پرداخت پول توسط این شرکت ها تضمین شده است درضمن این شرکت ها 100% قانونی هستند و دارای مجوز از جمهوری اسلامی ایران میباشند
1- سیستم کلیکی: گروه اوکسین ادز یکی از معتبرترین این شرکت ها می باشد که نحوه کار در این سیستم به این گونه است که شما پس از عضویت باید بنرهای این سایت را در وبلاگتان قرار دهید و به ازای هر کلیکی که روی بنرها می شود مبلغی که از طرف سایت تعیین شده دریافت خواهید نمود
توجه نمایید که شرکت رفاه گستر جنوببه شماره ثبت 24516 پرداخت کلیه وجوه را ضمانت می نماید.
به اطلاع شما می رسانیم در جهت تشویق شما سروران گرامی سیستم اوکسین ادز جشنواره تابستانه از اول تیرماه به مدت یکماه برگزار می گردد که کارکرد کلیه اعضاء 50 درصد بیشتر محاسبه خواهد شد.
بعنوان مثال اگر شخصی در طول یک ماه 100 هزار تومان درامد کسب نماید 50 هزار تومان هم به پورسانت وی اضافه خواهد شد و مجموعا 150 هزار تومان دریافت می نماید.
این فرصت طلایی را از دست ندهید
لینک عضویت سریع:
http://www.oxinads.com/?i=22810
http://www.oxinads.com/?i=22810
2- سیستم فروش محصول و دریافت پورسانت: ایران مارکت سنتر بزرگترین گروهی است که در این زمینه فعالیت دارد نحوه کار در این سیستم بدین گونه است که شما پس از عضویت برای فروش محصولات یک کد دریافت میکنید که میتوانید از هر روشی که دوست دارید محصولات را بفروشید و به صورت درصدی پورسانت خود را دریافت نمایید
لینک عضویت سریع:
http://www.iranmc.org/AdsAffiliate.php?AdsID=18545
http://www.iranmc.org/AdsAffiliate.php?AdsID=18545

اصلان پنج‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:04 ب.ظ http://love1374.blogsky.com

سلام دوست عزیز من وبلاگ عالیه . وقت کردی یه سری هم به ما بزن.خوشحال میشم یه یادی از ما بکنی.

taghvim جمعه 19 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 10:01 ق.ظ http://taghvim.blogsky.com

salam ajab roze ba mazei

baba khodaish melat ba in hame daghdaghe baz ajab halo hosele khastegario in harfaro daran

mikhan dasti dasti dokhtare mardomo az khoshi dar biarano yek ghadam be badbakhti nazdik koanan :D

JOME KHOBI DASHTE BASHI

سلام دوست خوبم
آره واقعا! می بینی توروخدا؟!
:))
شاد باشی و تو هم جمعه ی خوبی داشته باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد