´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

آلرژی

سلام 

امروز صبح طبق معمول ساعت 9 شرکت بودم. (پیش خودمون بمونه 9.5 رسیدم!)
چند تا کار کوچیک داشتم که انجام دادم و بعد رفتم سراغ کتاب زیبای (هزار خورشید تابان / اثر خالد حسینی) 

ظهر هم ناهار پلوقیمه برده بودم و مرغ (+ سیب زمینی مهرکوثر) خوردم. قبلشم نمازمو خوندم. 

باز هم کتاب خوندم. 

بعد از ظهر یکی از مشتری ها برای ادیت کاری که دیروز بهش داده بودم اومد. با مامانش!!
یه بسته چیپس خونگی هم خریدم که در نهایت تاسف و تالم شرکت جا گذاشتم!
فردا هم که برم احتمالا با اون قوم مغولی که اونجان بتونم یه مقدار از پوستش رو یادگاری بردارم! 

امروز هوا خیلی خیلی عالی بود. 

صبح خوشحال و خندان با لباسهای کاملا تابستانه راهی کار و تلاش شدم و همزمان خوشحال و خندان بودم که سرماخوردگیم زودی خوب شده. 

اما از یک نکته ی مهم غافل بودم!
آلرژی! 

این غول بی شاخ و دم که هرسال با آغاز بهار گریبان گیر میشه و تا پایان زمستان سال بعد(!!!) ول نمیکنه! (به نظرتون چرا نگفتم همیشگیه؟!) 

خلاصه که زرت و زرت عطسه می کردم و آب بینی میکشیدم بالا! 

آخر وقت کاری ساعت حدود 7.5 که می خواستیم بیایم خونه آنچنان قیافه ی پف آلودی داشتم که همه فکر می کردن یه دل سیییییر گریه کردم!
تا رسیدم خونه پریدم یه دوش مشتی آب داغ گرفتم تا  سر و کله م حال بیاد! 

بعدشم که یه کمی اس ام اس بازی کردم و کامپیوتر و اینترنت و وبلاگ و آره اینا!
امشب منهای میوه!
وقتایی که آلرژیم شدید میشه نمیتونم میوه بخورم. 

فردا باید برم دانشگاه. 

  

دیگه همین دیگه.  

 

************* 

خانومی و همسرش و دوقلوهای نازنین! 

تندر نود مبارک!
ابتکار جالبی بود که وبکم رو بردید توی پارکینگ و مراسم رونمایی رو به طور زنده و مستقیم و غافلگیرانه نشونمون دادین!
همیشه همینطور شنگول و قبراق و پرحوصله باشید!
بازم تبریک می گم.

 

تا فردا...

نظرات 5 + ارسال نظر
آرش سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

کاملا درکت می کنم و باهات اظهار همدردی می کنم
به این میگن بلای خانمام سوز

آرش سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ب.ظ http://www.setarehbaran.mihanblog.com

اشتباه تایپی معذرت می خوام
خانمان سوز

احمدرضا چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ب.ظ http://www.taranehaye-sokhteh.mihanblog.com

کسی ندونه و بیاد وبلاگت فکر میکنه با یه دختر تین ایجز طرفه ...
مثل دختر دبیرستانی ها می نویسی ! جالبه
خوش باشی و خندون
فیش بانو ...

محسن چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:09 ب.ظ

سلام

ال۹۰ مبارک!
من از قسمت عقب این ماشین آی بدم میاد آی بدم میاد!!
ولی اگه عقب ماشینو یه کم بخوابونی و رینگ اسپرتم بندازی قشنگ میشه...

منم هر از گاهی آلرژیک میشم!
ولی من کم عطسه و بیشتر در آستانه ی عطسه قرار دارم که آدمو بدجور کلافه میکنه...

خدافظ!

؟؟؟؟ جمعه 23 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:27 ق.ظ

بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد