خداوندا!
در تنهایی همانند توام و در صبر درست بر خلاف تو!
نمی شود که برعکسش را برایم بخواهی؟؟!:دی
غمگین نیستم...
شکستنی نیستم..
نخواهم نالید...
نخواهم رنجید...
اما
نگذار که دور بودنت را احساس کنم!
آخر تو در آسمانی و من پایبند زمینت!
لطفا یا تو من را به حضور بپذیر
و مرا نزد خودت ببر
یا بیا همان اطراف رگ و گردن و اینها!
انصافت را شکر! کجایید پس شما؟!
خدای مهربونم!
من اینو می دونم
که تو یک گلی...
گل همیشه بهار...
چه مناجات قشنگی بود با خدا
خواجه عبداله انصاری کیه با
ماهی خانوم انصاری و بچسب
سخنی کز دل برآید...