´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

آرامش

فکر می کردم با یه همچین طوفانی بشکنم 

یا حداقل یه کمی خم بشم 

خوشحالم خدای مهربونم 

که انقدر بهم روحیه می دی  

که انقدر منو محکم کردی 

که اعتماد به نفس و اعتماد به خودم رو زیاد کردی 

که پای حرفم بایستم 

و نذارم در دید دیگران ضعیف به نظر بیام 

خدایا خیلی بزرگی 

از آرامشی که بهم دادی ازت ممنونم 

امیدوارم بتونم خوبی هات رو جبران کنم..

نظرات 2 + ارسال نظر
اریا جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:35 ق.ظ

سلام.
خدا رو شکر بعد ۱ ماه و خورده ای باز شما رو دیدیم.
نمی دونم چی شده بود اما ایشالا که خیر بوده.
شاد باشید

مهدی شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

می بینم که طوفان زده ای
چقدر گوشزد کردم که با کشتی مسافرت نرو
این کشتی تو پاشدی با تایتانیک رفتی
حالا راستش و بگو جکی چیزی هم در کار بوده؟
فکر نکن از مرحله پرتم خودم و می زنم به پرتی تا نیوفتم تو پرتگاه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد