´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

´°●¤دلنوشته ¤●°`

حرفهایم با خدا

۹ دی

سلام 

امروز صبح ساعت ۹ بیدار شدم و تا ظهر کمی درس خوندم. ناهار سوپ داشتیم که خوردم و ظرفها رو شستم. 

بعد از ظهر کمی استراحت کردم و بعد ساعت شش رفتم برای کلاس. کاظمی دوباره کلاسش رو تلفنی کنسل کرد. منم که از خدا خواسته استراحت کردم. کتاب گرامرم رو تموم کردم. تصمیم گرفتم کتاب بعدیم روش تدریس باشه. کلاس خوب بود مثل همیشه. یه کتاب گرامر هم به بچه ها معرفی کردم. توی گرامر ضعف دارن. بعدش رفتم یه کارت شارژ خریدم. بعد هم اومدم خونه. کمی استراحت کردم و یه چند صفحه از کتاب جدید رو خوندم که دیدم اصلن حوصله ی درس خوندن ندارم. اومدم آنلاین و سعی کردم یه چیزی برای وبلاگم بنویسم. 

فیلم خسته دلان رو که دیدم خیلی احساس خستگی کردم برای همینم دیگه آنلاین نشدم. 

یه کمی با خواهری گپ زدیم و خوابیدیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:15 ب.ظ http://iran.forum.st

سلام
اگه دوست داشتی بیا با هم بنویسیم
جای شما بین ما خیلی خالیه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد